ارتباط کم تحرکی- رژیم غذایی غلط و سیگار و ناتوانی در سالمندی
براساس نتایج یک مطالعه نشان داده شد که یک الگوی زندگی غیر سالم با افزایش احتمال ناتوانی در سنین 65 همراه است. به طور کلی ناتوانی عبارت است از وابستگی یا سختی انجام فعالیت های ضروری زندگی. هر ساله تعداد افراد ناتوان رو به افزایش است، بنابراین محققین برای کشف راهبردهای مؤثر برای پیشگیری از این شرایط و یا کند کردن سرعت آن به مطالعات زیادی پرداختند. مطالعات پیشین نشان دادند که رفتارهای غیر سالم ( از قبیل کم تحرکی- رژیم غذایی غلط و سیگار) اثرات سوئی بر سلامتی دارد. برای مثال، خطر چاقی، دیابت، سرطان، نقص شناختی، حمله ناگهانی قلب و مرگ و میر با میزان رفتارهای غیرسالم رابطه ی مستقیمی دارد. بدین منظور محققین دانشگاه انگلیس و فرانسه به بررسی ارتباط بین خطر ناتوانی و رفتارهای غیر سالم در طی یک دوره ی 12 ساله پرداختند. در شروع مطالعه آزمودنی ها در مورد سبک زندگی خود شامل سیگار کشیدن، رژیم غذایی، فعالیت بدنی و نوشیدن الکل اطلاعاتی جمع آوری شد. سپس میزان شیوع ناتوانی را در طی 12 سال مورد ارزیابی قرار دادند. میزان ناتوانی در این مطالعه به سه دسته تقسیم شد: تحرک ( توانای انجام کارهای سنگین در محیط خانه، پیاده روی به اندازه ی نصف یک مایل و بالارفتن از پله)، فعالیت های ابزاری روزانه ( شامل توانایی استفاده از تلفن، مدیریت درمانی و پولی و استفاده از وسایل نقلیه ی عمومی و خصوصی، خرید و به طور ویژه برای خانم ها توانایی
آماده سازی غذا و لباس شستن) و فعالیت های پایه ی ضروری ( شامل حمام کردن، لباس پوشیدن، توالت رفتن، رفتن به رختخواب و خوردن). آزمودنی ها در صورتی که توانایی انجام بدون کمک یکی از فعالیت های بالا را نداشتند، به عنوان ناتوان تلقی می شدند. بر اساس یافته های حاصل از مطالعه نشان داده شد که فعالیت بدنی کم یا نامنظم موجب افزایش 72 درصدی میزان ناتوانی (مستقل از سایر رفتارهای غیر سالم) می شود. در حدود 30 درصد رفتارهای غیر سالم و ناتوانی به دلیل افزایش توده ی بدنی، نقص عملکرد شناختی، علایم افسردگی، بیماری های مزمن و بیماری های قلبی عروقی گزارش شد. بنابراین یک سبک زندگی ناسالم که ویژگی اصلی آن کم تحرکی- رژیم غذایی غلط و سیگار کشیدن است می توان با افزایش خطر ناتوانی در سالمندی همراه باشد.
منبع:
:F. Artaud, A.et al. Unhealthy behaviours and disability in older adults: Three-City Dijon cohort study. BMJ, 2013.
نظرات بسته شده است.